مجله علمی و پژوهشی
شهریور ۲۳, ۱۳۹۰سایتِ “انجمنِ حفاظت در برابر اشعهی کشور” مکان مناسبیست برای پیشنهادِ معادلهای فارسی برای واژههای بیگانه. خوشحالام که مدیران این انجمن به من فرصت دادهاند تا در این زمینه، که علاقهی من است، فعالیّت کنم. البته آنچه که بهتدریج در اینجا خواهم نوشت نظرات شخصی، و مسئولیّتاش نیز برعهدهی خودِ من است.خوشحال میشوم اگر خوانندگان این صفحات را نقد کنند و به نشانیِ ayoubbanoushi@yahoo.com بفرستند.ایوب بنوشی
1هسته (سلول یا اتم).…………………………………………… Nucleus
واژهای لاتین است بهمعنای هسته. Nuclei جمعِ آن است بهمعنای هستهها.
2هستهها.……………………………………………………… Nuclei
هستهها.……………………………………………………… Nuclei
3هستهنشین………..………………………………………… Nucleon
واژهی “هسته” بهجای “nucleus” کاملاً پذیرفته شده است. با وجودِ این، هنوز در بسیاری از متنها برای “nucleon” معادلی نوشته نمیشود. فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز آن را همان نوکلئون میگوید و آن را چنین تعریف میکند (http://www.persianacademy.ir/fa/word/):
هریک از اجزای اصلی هستهی اتم که جرم تقریباً یکسانی دارد.
این واژه نامِ عام همهی ذرههایی است که درونِ هستهی اتم جادارند. “nucleon” یا پروتون است یا نوترون.
باتوجه به این ویژگیها، واژهی “هستهنشین”بهجای nucleon مناسب بهنظر میرسد.
4هستهگونه……………………………………………….…… Nuclide
“nuclide”، که نخستین بار در سالِ 1326 ه. (1947 م.) توسطِ T. P. Kohman پیشنهاد شد، با nucleus بهمعنای هسته و نیز ایزوتوپ متفاوت است.
“nuclide” طبقِ تعریف
یک گونهی اتمی است که با عددِ اتمی، عدد جرمی، و حالتِ انرژیِ هستهایاش مشخص میشود؛ بهشرطیکه عمرِ میانگیناش در این حالت آنقدر باشد که بشود مشاهدهاش کرد. (IUPAC Compendium of Chemical Terminology, 2nd ed., 1997).
باتوجه به این تعریف و همخانوادهبودنِ “nuclide” با nucleus؛ معادلِ “هستهگونه” برای آن مناسب است.
5هستهگونهی پرتوزا………………………………….…… Radionuclide
هستهگونهای که خاصیّتِ پرتوزایی دارد.
6مواجهه، پرتوگیری، پرتودهی (کمیّت) ….......................…..…… Exposure
واژهی exposure در نوشتگانِ حفاظتِ پرتوی در سه معنای فوق بهکار میرود.
عامترین معنای exposure مواجهه است که نهتنها برای پرتو، بلکه برای دیگر عواملِ خطرـ آفرین نیز بهکار میرود؛ برای نمونه، مواجه با موادِ شیمیایی.
واژهنامهی ایمنیِ آژانسِ بینالمللیِ انرژیِ اتمی (IAEA safety glossary - 2007) exposure را چنین تعریف میکند:
”کُنش یا وضعیّتِ در معرضِ تابش بودن.“ …
در این معنا، exposure معادلِ پرتوگیری و بهمعنای مواجهه با تابش است.
exposure بهمعنای پرتودهی کمیّتی فیزیکی است که برای سنجشِ میدانهای تابشِ ایکس یا گاما بهکار میرود. این پرتوها از جنسِ فوتون هستند و، برخلافِ تابشِ آلفا یا بتا، اندازهگیریِ مستقیمشان ممکن نیست. به این دلیل، آنها را برحسبِ بارهای الکتریکیای که در اثرِ برخورد با اتمهای هوا (متداولترین محیط برای انتشارِ تابش) ایجاد میکنند میسنجند. پرتودهیِ یک میدانِ تابشی یعنی مقدارِ بارِ الکتریکیای (شمارِ یونهای تولیدی ضربدر 19-10×1.6) که میدان بهواسطهی یونسازی در حجم یا جرمِ مشخصی از هوا تولید میکند. این کمیّت برحسبِ کولنبرکیلوگرمِ هوا (C/kgair)، که آن را یکای پرتودهی گویند، یا استاتکولنبرسانتیمترِمکعبِ هوا (در شرایطِ متعارف)، که آن را رونتگن (R) گویند سنجیده میشود.
است.
7دریافت ….....................................................................…..…… Intake
در واژهنامهی ایمنیِ آژانسِ بینالمللیِ انرژیِ اتمی (IAEA safety glossary – Revision 2016) واژه ی intake این گونه معنا شده است:
”1ـ عمل یا فرایندِ ورودِ هستهگونه های پرتوزا به بدن از راهِ تنفس، بلع، یا جذبِ پوستی؛
2ـ فعالیّتِ (activity) یک هستهگونه ی پرتوزای واردشده به بدن در یک دورهی زمانیِ مشخص، یا در اثرِ یک رخداد.“
توجه کنید که دریافت در تعریف نخست یک فرایند است اما در تعریفِ دوم یک کمیّتِ قابل سنجش.
دریافت اصطلاحی ست که برای همه ی انواعِ آلودگی ها به کار می رود و دومین مرحله از مراحلِ چهارگانه ی است که دُزِ دریافتیِ اندام ها و کلِ بدن را تعیین می کند:
مواجهه (exposure) ← دریافت (intake) ← برداشت (uptake) ← دُز (dose)
دریافت ممکن است حاد (acute) یا مزمن (chronic) باشد. دریافتِ حاد دریافتی است که به قدری سریع اتفاق می-افتد که می شود برای ارزیابیِ دُزهای دریافتی آنی به حساب اش آورد؛ درحالی که دریافتِ مزمن دریافتی است که به-تدریج اتفاق می افتد و حتا ممکن است سال ها ادامه یابد.
8برداشت …...................................................................…..…… Uptake
موانعِ جذب عبارت اند از پوست مجرای گوارشی و سطحِ ریه