سانحه چرنوبیل از دیدگاه پرتوی

مقدمه:

سریال ۵ قسمتی چرنوبیل که با محوریت سانحه در نیروگاه اتمی چرنوبیل و وقایع و اتفاقات پس از سانحه ساخته شده است یکی از چالشی ترین سریالها از دیدگاه متخصصین حفاظت در برابر اشعه است. این سریال تقریبا تمام اثرات قطعی پرتوگیری را به تصویر می کشاند و در مورد اثرات تصادفی پرتوها به کرات صحبت می کند. آهنگ دز بر حسب رونتگن بر ساعت یکی از کلیدی ترین کلمات در صحنه های مختلف سریال است. دستگاههای اندازه گیری آهنگ دز، محدودیت آنها در اندازه گیری، روشهای اندازه گیری و تشخیص هسته های پرتوزا در قسمتهای مختلف سریال نشان داده می شود. پخش مواد پرتوزا در هوا، آلودگی منابع آب، مسیرهای مختلف پرتوگیری از مواردی است که هنرپیشه های سریال بارها و بارها در موردشان بحث میکنند. علاوه بر اینها جذابیت داستانی سریال باعث شده که توجه عموم مردم به آن جلب شده است حتی بسیاری از سیاسیون نیز نسبت به سریال بی اعتنا نبوده اند و له یا علیه سریال موضع گرفته اند. همه اینها باعث می شود متخصصین حفاظت در برابر اشعه نتوانند از این سریال چشم پوشی کنند و یساری از آنها بارها و بارها این سریال را دیده اند. انجمن علمی حفاظت در برابر اشعه نیز در راستای اهداف خود تلاش دارد که از این فرصت استفاده کرده و این دانش را بیشتر به مردم و متخصصان بشناساند. در گام اول بر آن شدیم تا به دور از جنجالها و نظرات مختلفی که در اطراف سریال وجود دارد به صورت دقیق و علمی و حتی‌الامکان به زبان ساده این سانحه را از دیدگاه پرتوی توضیح دهیم. به این منظور خلاصه ای از گزارش کمیته ی علمی بررسی تشعشعات سازمان ملل (UNSCEAR) ترجمه گردیده است.

کمیته ی علمی بررسی تشعشعات سازمان ملل (UNSCEAR)

در سال ۱۹۵۵ م. (۱۳۳۴ ه.ش.) آزمایشات سلاح های هسته ای موجب افزایش نگرانی عمومی از تأثیر تشعشعات اتمی بر هوا، آب، و غذا شد. به این علت، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، کمیته ی علمی بررسی تشعشعات اتمی (UNSCEAR) را به منظور جمع آوری و ارزیابی اطلاعات در مورد مقادیر و اثرات پرتوگیری تشکیل داد. اولین گزارش کمیته، زمینه ی علمی برای مذاکره در خصوص پیمان منع محدود آزمایش سلاح های هسته ای را در سال ۱۹۶۳ م. (۱۳۴۲ ه.ش.) فراهم کرد. این پیمان آزمایش این سلاح ها را در جو ممنوع کرد. از آن پس، انتشار گزارشات معتبر در خصوص پرتوگیری، از جمله پرتوگیری ناشی از سانحه در نیروگاه های هسته ای چرنوبیل و فوکوشیما، ادامه داشته است. کارهای این کمیته همواره برای جامعه ی علمی و سیاست گذاران ارزشمند بوده است. این متن از خلاصه گزارش سال ۲۰۰۸ کمیته ی علمی بررسی تشعشعات اتمی (UNSCEAR) در خصوص سانحه چرنوبیل ترجمه شده است.

سانحه چرنوبیل

سانحه در راکتور هسته‌ای چرنوبیل که در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ ( ۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) رخ داد، شدیدترین سانحه در تاریخ صنعت هسته‌ای بوده است. راکتور تخریب شد و مقادیر قابل ملاحظه‌ای از مواد رادیواکتیو به محیط وارد شد. این حادثه باعث مرگ ۳۰ کارگر و مجروح شدن بیش از صد نفر گردید. برای مقابله با اثرات این سانحه مقامات مسئول حدود ۱۱۵ هزار نفر را در سال ۱۹۸۶ از نواحی اطراف راکتور تخلیه کردند و متعاقبا پس از سال ۱۹۸۶ حدود ۲۲۰ هزار نفررا از بلاروس، فدراسیون روسیه و اکراین منتقل نمودند. این سانحه تاثیرات شدید و مخرب اجتماعی و روانی در زندگی افراد متاثر از سانحه برجای گذاشت و موجب زیانهای اقتصادی در کل منطقه شد. مناطق وسیعی از این سه کشور با مواد رادیواکتیو آلوده شدند و مواد منتشر شده از چرنوبیل در تمام کشورهای نیمکره شمالی قابل اندازه‌گیری بود.

در بین ساکنان بلاروس، فدراسیون روسیه و اکراین تا سال ۲۰۰۵ بیش از ۶۰۰۰ مورد از سرطان تیروئید در کودکان و نوجوانانی که در زمان سانحه پرتوگیری کرده اند گزارش شده است و انتظار می‌رود شاهد تعداد بیشتری در دهه‌های بعد باشیم. علی رغم تاثیر افزایش مراقبتها و بررسیها در ثبت تعداد بیشتر سرطان نسبت به شرایط عادی، بسیاری از این سرطانها به احتمال زیاد در اثر پرتوگیری بوده که در زمان کوتاهی بعد از سانحه رخ داده است. به غیر از این افزایش، دلیل و شاهدی برای تاثیر قابل ملاحظه بر روی سلامتی مردم ناشی از پرتوگیری در دو دهه بعد از سانحه وجود ندارد. هیچ دلیل علمی مبنی بر افزایش وقوع سرطان یا نرخ مرگ ومیر یا نرخ بروز اختلالات خوش خیم که با اشعه مرتبط باشد، وجود ندارد. وقوع سرطان خون در مردم عادی که یکی از نگرانیهای اصلی است به علت زمان کوتاه تر بین پرتوگیری و وقوع سرطان خون به نسبت سایر سرطانهای صلب، به نظر نمیاید افزایش یافته باشد. گرچه افرادی که پرتوگیری بالایی داشتند ریسک بالاتری برای مبتلا شدن به بیماریهای مرتبط با اشعه دارند ولی اکثریت مردم به احتمال زیاد دچار پیامدهای پرتوگیری ناشی از سانحه چرنوبیل نمی شوند. خیلی از مشکلات مرتبط با سلامتی مورد توجه قرار گرفته که مرتبط با پرتوها نمی‌باشند.

پرتوگیری افراد

متوسط دز موثر برای افرادی که سانحه بیشترین تاثیر را بر انها داشته است به این صورت ارزیابی شده است: ۵۳۰۰۰۰ هزار نفری که در عملیات بازسازی شرکت داشتند. دز موثر برای این افراد حدود ۱۲۰ میلی سیورت است. ۳۰ میلی سیورت برای ۱۱۵۰۰۰ نفری که تخلیه شدند و ۹ میلی سیورت برای افرادی که در دو دهه بعد در ناحیه آلوده به زندگی خود ادامه دادند. (دزمعمول ناشی از یک تصویر برداری CT-اسکن حدودا ۹ میلی سیورت است). بیشترین دز فردی بین این افراد احتمالا یک مرتبه بیشتر است (یعنی احتمالا بیشتر از ده برایر مقدار متوسط است). خارج از بلاروس، فدراسیون روسیه و اکراین سایر کشورهای اروپایی نیز از سانحه متاثر شدند. دز متوسط ملی این کشورها در سال اول ۱ میلی سیورت بود که در سالهای بعد به شکل قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. دز موثر متوسط برای تمام عمر در کشورهای اروپایی که دور از سانحه بودند حدود ۱ میلی سیورت تخمین زده میشود. این دزها با دز ناشی از زمینه طبیعی قابل مقایسه هستند (متوسط پرتوگیری جهانی ۲/۴ میلی سیورت است)، لذا از لحاظ رادیولوژیکی قابل ملاحظه نیستند.

پرتوگیری افرادی که درگیر مقابله با سانحه بودند و یا نزدیک محل زندگی می کردند خیلی بیشتر بوده است. این مقادیر در گزارشات و ارزیابیهای کمیته ی علمی بررسی تشعشعات سازمان ملل (UNSCEAR) به صورت مفصل بررسی شده است.

تاثیرات روی سلامتی

سانحه چرنوبیل منجر به تعداد زیادی اثرات پرتوی شدید شده است این اثرات هم تقریبا بلافاصله بوده است. از ۶۰۰ پرسنلی که در صبح زود روز ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ ( ۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) در سایت بودند، ۱۳۴ نفر دز بالایی دریافت کردند (۰/۸- ۱۶ گری) و دچار بیماریهای ناشی از اشعه شدند. از این افراد ۲۸ نفر ظرف ۳ ماه مردند و ۱۹ نفر دیگر بین سالهای ۱۹۸۷-۲۰۰۴ بنا به دلایل مختلفی و نه الزاما مرتبط با اشعه فوت کردند. علاوه بر این بر اساس گزارش سال ۲۰۰۸ UNSCEAR، اکثریت ۵۳۰۰۰۰ نفری که به عنوان افراد گروه عملیات بازسازی ثبت شدند دزهایی بین ۰/۰۲ و ۰/۵ گری بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۰ دریافت کردند. سلامتی این افراد برای بررسی اثرات دیررس نظیر سرطان و سایر بیماریها تحت نظر میباشد.

حادثه چرنوبیل منجر به پخش گسترده آلودگی در مناطق گسترده ای از بلاروس، فدراسیون روسیه و اکراین شد که میلیونها نفر در آن ساکن بودند. از انجایی که اقدامات انجام شده برای کاهش پرتوگیری نظیر جابجایی ساکنین، تغییرات در مسیرهای تامین غذا و محدودیت فعالیت افراد و خانواده، منجر به ایجاد تغییرات دراز مدت در زندگی افراد ساکن در این مناطق شده است، این سانحه علاوه بر پرتوگیری تاثیرات قابل ملاحظه دیگری نیز داشته است. بعدها این تغییرات با تغییرات عمده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ناشی از فروپاشی شوروی همراه شد.

در دو دهه گذشته توجه زیادی بر روی پرتوگیری ناشی از هسته های پرتوزای آزاد شده در اثر سانحه چرنوبیل و اثرات دیررس و به ویژه سرطان تیرویید در کودکان متمرکز بوده است. دزهای دریافتی تیرویید در ماههای اولیه پس از سانحه به ویژه در مورد افرادی که در آن زمان در بلاروس، اکراین و نواحی متاثر از سانحه در فدراسیون روسیه کودک یا نوجوان بوده اند و شیر با مقادیر بالای ید رادیواکتیو نوشیده اند، بالا بوده است. تا سال ۲۰۰۵ بیش از ۶۰۰۰ سرطان تیروئید در این گروه تشخیص داده شده است و به احتمال زیاد تعداد زیادی از این سرطانها به علت دریافت ید رادیواکتیو بوده است. انتظار می رود که افزایش سرطان تیروئید برای سالهای زیادی ادامه داشته باشد گرچه تخمین دقیقی از این افزایش نمیتوان داشت.

در بین افرادی که در عملیات بازسازی شرکت داشتند و دز بالایی دریافت کردند شواهدی در حال پدیدار شدن است که نشانه افزایش نرخ سرطان خون در بین آنهاست. اما بر اساس سایر پژوهشها سرطان خون ناشی از اشعه در چند دهه بعد از پرتوگیری کاهش می یابد. به علاوه پژوهشهای اخیر در مورد این افراد نشان می دهد که لکه های موجود در عدسیهای چشمشان ممکن است در اثر دزهای پایین نیز به وجود آمده باشد.

برای ۱۰۶ بیمار نجات یافته از بیماری ناشی از دریافت اشعه زیاد زمان زیادی طول کشید تا وضعیت سلامت ایشان به حالت عادی برگردد. بسیاری از این افراد ظرف چند سال پس از سانحه دچار آب مروارید به علت پرتو گیری شدند. در دوره زمانی بین ۱۹۸۷- ۲۰۰۶ ، ۱۹ نفر از این بازماندگان به دلایل متعددی فوت کردند برخی از این مرگها ارتباطی با پرتوگیر ی ایشان در زمان سانحه هم نداشت.

به جز افزایش قابل توجه در سرطان تیروئید در بین افرادی که در سنین پایین پرتوگیری داشته اند و برخی نشانه ها از افزایش بروز سرطان خون و آب مروارید در کارکنان، هیچ افزایش مشخصی در نرخ بروز سرطانهای صلب یا سرطان خون در بین مردم مشاهده نشده است. همینطور هیچ دلیلی برای اثبات افزایش سایر اختلالات خوش خیم مرتبط با اشعه وجود ندارد. اما واکنشهای روانی گسترده ای نسبت به سانحه وجود دارد که عمدتا به علت ترس از اشعه است و نه پرتوگیری واقعی.

تمایل زیادی وجود دارد که افزایش نرخ تمام سرطانها را در طول زمان به سانحه چرنوبیل مرتبط کنند در حالیکه باید توجه کرد این افزایش قبل از بروز سانحه هم در این نواحی وجود داشته است. علاوه بر این یک روند کلی افزایشی از مرگ و میر در دهه های اخیر از نواحی مختلف شوروی سابق گزارش شده است و این مورد در تحلیل نتایج مطالعات مربوط به سانحه باید در نظر گرفته شود.

درک فعلی ما از اثرات پرتوگیری کم و طولانی مدت بسیار محدود است زیرا که ارزیابی دز- پاسخ به شدت به مطالعات در زمینه دزهای بالا و حیوانات وابسته است. مطالعات پرتوگیریهای ناشی از سانحه چرنوبیل می تواند کمک شایانی به روشنتر شدن این مسئله بکند اما دزهای پایینی که اکثریت افراد در اثر این سانحه دریافت کرده اند موجب می شود که افزایش نرخ بروز سرطان یا مرگ و میر در این افراد به راحتی قابل مشاهده نباشد.

نتیجه گیری

سانحه در نیروگاه اتمی چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ یک حادثه غم انگیز برای قربانیان سانحه است. برخی از افرادی که برای مقابله با سانحه تلاش می کردند جان خود را از دست دادند. گرچه افرادی که در آن زمان کودک بودند و افرادی که در مقابله یا بازسازی کار می کردند احتمال بروز اثرات ناشی از پرتوگیری برایشان وجود دارد ولی اکثریت مردم نیازی نیست که در وحشت بروز عواقب این سانحه زندگی کنند. برای بیشتر آنها مقدار پرتوگیری تنها چند برابر پرتوگیری زمینه طبیعی محیط بوده است و به علت واپاشی مواد رادیو اکتیو در طول زمان نیز پرتوگیری کاهش می یابد. برخی در این حادثه جان خود را از دست دادند اما از نظر رادیولوژیکی آینده بهتری برای سلامتی عمده بازماندگان می توان متصور بود.